طراحی شهری
آناهیتا آزادگر؛ هانیه یوسفی شهیر
چکیده
همهگیری به معنای اپیدمی گسترده بیماریهای مسری بهطور همزمان در چندین قاره جهان است، با آغاز همهگیری کووید- 19 همه مناسبات جهانی ازجمله مسائل شهری دچار دگرگونی عظیمی شدند و با تعطیلی برخی کسبوکارها، مدارس و دانشگاهها و دیگر مکانهای عمومی، شهرها سکوتی طولانیمدتی را تجربه کردند. با توجه به اهمیت مبحث پاسخدهی فضاهای ...
بیشتر
همهگیری به معنای اپیدمی گسترده بیماریهای مسری بهطور همزمان در چندین قاره جهان است، با آغاز همهگیری کووید- 19 همه مناسبات جهانی ازجمله مسائل شهری دچار دگرگونی عظیمی شدند و با تعطیلی برخی کسبوکارها، مدارس و دانشگاهها و دیگر مکانهای عمومی، شهرها سکوتی طولانیمدتی را تجربه کردند. با توجه به اهمیت مبحث پاسخدهی فضاهای شهری (خیابانها) و ضرورت انجام چنین مطالعاتی در حوزه برنامهریزی شهری، مرتبط با شرایط ایجادشده درنتیجه بیماریهای همهگیر، مقاله پیش رو به دنبال بررسی تأثیر بیماریهای همهگیر بهطور خاص کووید- 19 بر برنامهریزی شهری و شهرسازی ازلحاظ بازنگری بر طراحی فضاهای شهری از بُعد پاسخدهی خیابانها در شرایط اوج بیماری بامطالعه نمونههای بینالمللی و تحلیل آنها با ماتریس سوات و تکنیک QSPM در راستای یافتن راهبردهایی جهت افزایش پاسخدهی این فضاها در کلانشهر تبریز در شرایط ویژه ذکرشده است. تجزیهوتحلیل شاخصهای موردنظر، بر اساس روش در پیشگرفته شده این پژوهش نشان داد که رویکرد، جهت بهبود شرایط خاص همهگیریها در این حوزه باید با توجه بیشتر به نقاط قوت موجود و بهرهبرداری از فرصتها دنبال شود، همچنین مؤلفههای فاصلهگذاری، محدود کردن دسترسی سواره، تقویت حالتهای فعال و افزایش دسترسی به فضاهای سبز بهعنوان مؤثرترین شاخصهای این پژوهش معرفی میشوند.
مهسا رمضانپور کاریزکی؛ محمدحسین سرایی؛ احمد استقلال؛ سید علی المدرسی؛ سید حسن حاتمی نسب
چکیده
با توجه به اهمیت موضوع هوشمندسازی شهرها در کشور ما نیز در این پژوهش به بررسی و بیان شاخصهای کالبدی-فضایی شهر هوشمند برای شهر تربت حیدریه با استفاده از روش دلفی پرداختیم. شاخصهای اصلی مشخص شده شهر هوشمند با زیر شاخصهای: ایجاد پل ارتباطی قوی میان نهادهای دولت، توسعه فرایندهای جامع، بهبود دسترسی به خدمات به کمک فنآوری، بانکداری ...
بیشتر
با توجه به اهمیت موضوع هوشمندسازی شهرها در کشور ما نیز در این پژوهش به بررسی و بیان شاخصهای کالبدی-فضایی شهر هوشمند برای شهر تربت حیدریه با استفاده از روش دلفی پرداختیم. شاخصهای اصلی مشخص شده شهر هوشمند با زیر شاخصهای: ایجاد پل ارتباطی قوی میان نهادهای دولت، توسعه فرایندهای جامع، بهبود دسترسی به خدمات به کمک فنآوری، بانکداری الکترونیک(پرداخت قبوض، نقل و انتقال وجوه پولی)، استفاده از فن آوری اطلاعات در کاهش روند مبتنی بر کاغذ، شاخص انرژی هوشمند با زیرشاخصهای: کاهش استفاده از انرژی به کمک نوآوریهای فناوری، تشویق به کاهش مصرف و تشویق به افزایش بازیافت، شاخص ساختوساز هوشمند با زیر شاخصهای: بینالمللیسازی شهر و استراتژی ارتقا شهر در سطح بینالمللی، توسعه پروژههای راهبردی در راستای موقعیتهای بینالمللی شهر، کمک به حفظ جمعیت روستایی، شاخص جابجایی هوشمند باز یر شاخصهای: کاهش گرههای ترافیکی به وسیله آسانسازی گرافهای شهری، ایجاد فرهنگهایی مانند استفاده از وسایل نقلیه جدید، سیستم حمل و نقل هوشمند، شاخص زیرساخت هوشمند با زیرشاخصهای ایجاد آب راه و فاضلاب، ایجاد فضای سبز، استفاده از سیستمهای برنامهریزی منابع، شاخص تکنولوژی هوشمند با زیر شاخصهای: استفاده از اینترنت، نفوذ استفاده از اینترنت همراه، دسترسی به اینترنت همگانی، نقاط دسترسی بهWi-Fi شهری، مراکز دسترسی به اینترنت عمومی، نفوذ استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات و شاخص مراقبتهای بهداشتی هوشمند با زیرشاخصهای توسعه برنامههای دیجیتالی برای گروههای در معرض خطر، کنترل خانه از راه دور یا سیستم هشدار یا سیستم هشدار برای بیماران، کارت سلامت الکترونیکی بودند.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
هادی حکیمی؛ فردین مصطفایی جورنی
چکیده
شهرنشینی روزافزون منجر به توسعه چشمگیر در تعدادی از مناطق شهری شده و علاوه بر آن تغییرات ساختار کاربری زمین به دلیل رشد و گسترش سریع مناطق شهری قابل توجه بوده است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به مطالعه الگوهای زمانی و فضایی توسعه فیزیکی شهر ارومیه در طول دو دهه اخیر پرداخته شده است. پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره لندست ...
بیشتر
شهرنشینی روزافزون منجر به توسعه چشمگیر در تعدادی از مناطق شهری شده و علاوه بر آن تغییرات ساختار کاربری زمین به دلیل رشد و گسترش سریع مناطق شهری قابل توجه بوده است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به مطالعه الگوهای زمانی و فضایی توسعه فیزیکی شهر ارومیه در طول دو دهه اخیر پرداخته شده است. پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و تکنیک طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) اقدام به استخراج نقشه کاربری اراضی در سه سال 1382، 1392 و 1402 شده و در فاز بعدی به تحلیل روندهای مختلف و محاسبه نقش جمعیت با استفاده از مدل هلدرن پرداخته شده است. مطابق یافتههای پژوش، گستره اراضی مسکونی شهر ارومیه از 2/4377 هکتار در سال 1382 به 7/5895 هکتار در سال 1392 و 6573 هکتار در سال 1402 افزایش یافته و زمینهای زیادی به محدوده شهر الحاق یافته است. بررسیها حاکی از توسعه فیزیکی شهر در جهات مختلف و بهویژه به سمت غرب و شمال بوده است که این روند به شدت با گسترش سکونتگاههای غیررسمی و نیز ادغام روستاها در بافت شهری همراه گردیده است. همچنین، نتایج مدل هلدرن نیز نشان میدهد که در ده سال اول دوره 88 درصد از توسعه فیزیکی شهر ناشی از رشد جمعیت بوده که در ده سال دوم به 78 درصد تقلیل یافته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به طور کلی توسعه فیزیکی شهر ارومیه از نوع اسپرال بوده و عوامل مختلفی از قبیل تغییر کاربری، رشد جمعیت و حاشیهنشینی در آن دخیل بودهاند.
برنامه ریزی شهری
علی مصیب زاده؛ شراره خیاط سلیقه دار
چکیده
محلههای شهری که سلولهای خرد شهری محسوب میشوند، به مرور زمان چالشهایی را از سر میگذرانندکه یکی از اساسی ترین این چالشها، دگرگون شدن چهره محله از طریق تغییر کالبدی بدون در نظر داشتن مورفولوژی شهری و تاریخ محلات قدیمی، سکونت افراد جدید در محله بدون داشتن هیچ حس تعلقی به محله و آشنایی با گذشته و تاریخ محلات، بحران هویتی و نابودی ...
بیشتر
محلههای شهری که سلولهای خرد شهری محسوب میشوند، به مرور زمان چالشهایی را از سر میگذرانندکه یکی از اساسی ترین این چالشها، دگرگون شدن چهره محله از طریق تغییر کالبدی بدون در نظر داشتن مورفولوژی شهری و تاریخ محلات قدیمی، سکونت افراد جدید در محله بدون داشتن هیچ حس تعلقی به محله و آشنایی با گذشته و تاریخ محلات، بحران هویتی و نابودی شخصیت قدیمی محلات در اثر توسعه نامتناسب فضایی میباشد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی رابطه بین هویت و تغییرات کالبدی محله عسگرخان ارومیه و هویتبخشی محله با استفاده از روش چیدمان فضایی میباشد. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش آن توصیفی- تحلیل است. جهت گردآوری دادهها از روش مطالعات کتابخانهای- اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین) و آمار استنباطی در نرم افزارهای Excel و Spss و روش چیدمان فضایی در نرم افزارهای Depth Map وQGIS استفاده شد. یافته های پژوهش بر اساس همبستگی به دست آمده از آزمون پیرسون (0/446) و همچنین سطح معنی داری (Sig: 0.000)، حاکی از رابطه خطی و مثبت بین هویت محله و شاخصهای کالبدی در محله است. بر اساس آنالیز تکنیک چیدمان فضایی نیز مسیرهای مهم محله در سه تیپ تقسیم بندی شده و جهت ارتقای وضعیت کالبدی و تقویت ارتباطات اجتماعی و هویت و حس تعلق در محله در بعد کالبدی از جمله ارتقای کمی و کیفی کاربریها، قرارگیری عناصر و نشانههای محلی در کنار مسیرهای مهم محله، ایجاد ارتباط بین گذشته و حال از طریق عناصر واسط و .... پیشنهاد گردید.
ناهیده رضائی؛ رحمت محمدزاده
چکیده
این مقاله درصدد بررسی کیفیت فضاهای باز و سبز در مجتمعهای مسکونی شهر جدید سهند تبریز است. باگذشت اعصار و تحول سبک زندگی بشری، همچنان طبیعیت و فضای سبز بهمثابه عنصری اساسی در زندگی افراد قلمداد میشود. حیات و سرزندگی شهر اساسا با فضاهای محیطی در ارتباط بوده و بههمین جهت، این عوامل در اغلب شهرها بهمثابه شاخص مهم در ارزیابیهای ...
بیشتر
این مقاله درصدد بررسی کیفیت فضاهای باز و سبز در مجتمعهای مسکونی شهر جدید سهند تبریز است. باگذشت اعصار و تحول سبک زندگی بشری، همچنان طبیعیت و فضای سبز بهمثابه عنصری اساسی در زندگی افراد قلمداد میشود. حیات و سرزندگی شهر اساسا با فضاهای محیطی در ارتباط بوده و بههمین جهت، این عوامل در اغلب شهرها بهمثابه شاخص مهم در ارزیابیهای زیستمحیطی محسوب میشود. با این وجود، در اغلب شهرها، به این مهم توجه نشده و غالبا مساکن بدون فضاهای باز و سبز لازم توسعه مییابند. مقاله حاضر به روش پیمایشی و از نوع توصیفی - مقطعی انجام گرفته است. 330 خانوار ساکن بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد. کلیه تحلیلها با استفاده از نرمافزار SPSS 13.0 انجام پذیرفت. یافتههای بهدست آمده در رابطه با هدف کلی پژوهش بیانگر آن بود که بیشترین درصد (9/47) از واحدهای مورد پژوهش، کیفیت فضاهای باز و سبز در فضاهای مسکونی شهر جدید سهند را نیمه مطلوب و کمترین درصد (1/9)، نامطلوب ارزیابی نمودهاند. میانگین و انحراف معیار نمرات واحدهای مورد پژوهش در رابطه با وضعیت فضاهای باز و سبز واحدهای مورد پژوهش به ترتیب 055/88 و 133/21 میباشد. در شهر جدید سهند به منظور ایجاد جذبه و تقویت جمعیت پذیری آن، علاوه بر ارتقاء کیفی فضاهای باز و سبز عمومی، بایستی در راستای آسایش اقلیمی به جنبههای محیطی و خرده اقلیمی و نیز کیفیت طراحی فضاهای باز و سبز مجتمعهای مسکونی بیش از پیش توجه گردد.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
پارسا احمدی دهرشید؛ احمد پوراحمد؛ حسین منصوریان؛ امیررضا خاوریان گرمسیر
چکیده
باتوجهبه تأثیرات عمیق بحرانهای بهداشتی بر کیفیت زندگی و سلامت ساکنان، این تحقیق به شناسایی و تحلیل راهبردهای تحقق الگوی مسکن سالم در مواجهه با بیماریهای همهگیر آتی در منطقه سه شهر سنندج میپردازد. هدف اصلی این مطالعه بررسی و توسعه استراتژیهایی است که بتوانند به بهبود ویژگیهای مسکن و افزایش آمادگی برای بحرانهای بهداشتی ...
بیشتر
باتوجهبه تأثیرات عمیق بحرانهای بهداشتی بر کیفیت زندگی و سلامت ساکنان، این تحقیق به شناسایی و تحلیل راهبردهای تحقق الگوی مسکن سالم در مواجهه با بیماریهای همهگیر آتی در منطقه سه شهر سنندج میپردازد. هدف اصلی این مطالعه بررسی و توسعه استراتژیهایی است که بتوانند به بهبود ویژگیهای مسکن و افزایش آمادگی برای بحرانهای بهداشتی کمک کنند. از نظر روششناسی، این مطالعه از نظر هدف کاربردی، متکی بر روش آمیخته و از یک رویکرد توصیفی – تحلیلی در تجزیه و تحلیلها بهره میبرد. محدوده موردمطالعه این پژوهش منطقه سه شهر سنندج است؛ همچنین جامعه آماری این پژوهش را کارشناسان حوزه برنامه-ریزی زمین و مسکن این منطقه تشکیل میدهد. نتایج این پژوهش بر لزوم شناسایی و پیادهسازی راهبردهای مؤثر برای تحقق الگوی مسکن سالم در مواجهه با بحرانهای بهداشتی آینده تأکید دارد. تحلیل SWOT و QSPM نشان داد که برای دستیابی الگوی مسکن سالم، لازم است راهبردهایی همچون برنامههای جامع و هماهنگ تدوین شده، سرمایهگذاری بخش خصوصی تشویق شود و سیستمهای نظارتی و آمادگی تصمیمگیران بهبود یابد. تقویت نقاط قوت، بهرهبرداری از فرصتها، و اصلاح نقاط ضعف و تهدیدها، بهویژه در زمینههای نظارتی و اجرایی، از اهمیت بالایی برخوردار است. اجرای راهبردهای پیشنهادی میتواند به بهبود کیفیت زندگی و سلامت جامعه کمک کرده و زمینهساز طراحی و ساخت مسکن مقاومتر برای مقابله با بیماریهای همهگیر آینده باشد. این راهبردها با ارتقای شفافیت و کارایی در فرایندهای تصمیمگیری و افزایش اعتماد عمومی به سیستمهای نظارتی، به موفقیت در دستیابی به اهداف توسعهای و استراتژیک در حوزه مسکن کمک خواهند کرد.
برنامه ریزی شهری
کیومرث ملکی؛ اسماعیل علی اکبری؛ اقبال پاهکیده
چکیده
آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در مناطق کشور حاکی از تمرکز جمعیت در شهرها و ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از این فضاها است که این امر ضرورت پدافند غیر عامل را بیش از بیش مطرح میسازد. این مقاله با هدف مطالعه خطر پذیری زلزله و روند توسعه فیزیکی کلان شهر کرمانشاه با رویکرد پدافند شهری، است. که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- ...
بیشتر
آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در مناطق کشور حاکی از تمرکز جمعیت در شهرها و ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از این فضاها است که این امر ضرورت پدافند غیر عامل را بیش از بیش مطرح میسازد. این مقاله با هدف مطالعه خطر پذیری زلزله و روند توسعه فیزیکی کلان شهر کرمانشاه با رویکرد پدافند شهری، است. که از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش درصدد است بر اساس شاخصهای 45 گانه حاصل شده، با تهیه پهنه آسیب پذیری و نقشه خطر در کلان شهر کرمانشاه، استراتژیهای کاهش خطر را باز تعریف کند. نتایج حاصل از پهنه های خطر زلزله در این شهر نشان می دهد که بیش از 14 درصد سطح شهر در دامنه آسیبپذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارد که عمدتاً در مناطق 1و 3 و 5 و 7 است. همچنین با توجه به دادهها و نتایج حاصل از پژوهش، جهات بهینه متناسب با ملاحظات پدافند غیرعامل برای توسعه کالبدی-فضایی کلان شهر کرمانشاه الگوی شعاعی-خطی (الگوی فعلی) با نظم داخلی-شطرنجی است.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
پارسا احمدی دهرشید؛ علی اکبر تقی پور؛ قاسم عسکری
چکیده
ارزیابی کیفیت مسکن در سطح نواحی شهری، ابزار راهنمایی برای شناخت وضعیت کیفیت مسکن و از سوی دیگر، تبیینکننده نواحی نیازمند مداخله در راستای ارتقای سطح اسکان مطلوب جمعیت است. تعدد واحدهای مسکونی فرسوده، لرزهخیر بودن شهر و روند روبهرشد افزایش جمعیت و مهاجرت در شهر دامغان، لزوم مطالعه در حوزه اسکان مطلوب جمعیت را در این شهر، آشکار ...
بیشتر
ارزیابی کیفیت مسکن در سطح نواحی شهری، ابزار راهنمایی برای شناخت وضعیت کیفیت مسکن و از سوی دیگر، تبیینکننده نواحی نیازمند مداخله در راستای ارتقای سطح اسکان مطلوب جمعیت است. تعدد واحدهای مسکونی فرسوده، لرزهخیر بودن شهر و روند روبهرشد افزایش جمعیت و مهاجرت در شهر دامغان، لزوم مطالعه در حوزه اسکان مطلوب جمعیت را در این شهر، آشکار میسازد. این تحقیق از حیث هدف کاربردی و از نظر رویکرد تحلیل، توصیفی – تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه تلاش شده تا با اتکا بر رویکرد عینی، از دادههای ثانویه برای انجام تجزیه و تحلیلهای مربوطه استفاده شود. تجزیه و تحلیلها با استفاده از تکنیکهای رتبهبندی کوپراس، مورا، اورست و در نهایت تکنیک کوپلند انجام شد؛ برای تحلیل فضایی پراکندگی شاخصها نیز از نرمافزار GIS و برای مباحث آماری نیز از نرمافزار SPSS استفاده شد. یافتهها نشان داد که از میان 9 ناحیه دامغان، ناحیه 2، 4 و 9 برخوردارترین نواحی از حیث شاخصهای کمی و کیفی مسکناند؛ از سوی مقابل، ناحیه 7، 5 و 1 نیز کمترین برخورداری را از شاخصهای مذکور دارند؛ یافتههای حاصل از آزمون خود همبستگی فضایی Global Moran's I نیز نشان داد که الگوی پراکندگی شاخصها در سطح نواحی این شهر، الگوی تصادفی است؛ این یافته بصورت آشکاری این مساله را برجسته میسازد که عوامل متعددی در وقوع چنین الگوی موثر است؛ فرسودگی واحدهای مسکونی، قدمت ناحیه، توزیع نابرابرانه سرانههای شهری در سطح نواحی از جمله مهمترین دلایل در وقوع چنین الگویی است.
برنامه ریزی شهری
حسن محمودزاده؛ ایرج تیموری؛ علی امیری ورزقان
چکیده
پراکنش نامعقول شهری اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع دارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آنها راهبرد رشد هوشمند است. در واقع رشد هوشمند به عنوان پاسخی برای تداوم مشکلات توسعه پراکنده و نتایج منفی آن به وجود آمده است. هدف این پژوهش شناسایی ظرفیت های کالبدی به منظور ...
بیشتر
پراکنش نامعقول شهری اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع دارد. تلاشهای زیادی برای برطرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آنها راهبرد رشد هوشمند است. در واقع رشد هوشمند به عنوان پاسخی برای تداوم مشکلات توسعه پراکنده و نتایج منفی آن به وجود آمده است. هدف این پژوهش شناسایی ظرفیت های کالبدی به منظور توسعه میان افزاء با اتکاء بر اصول رشد هوشمند در محله قنبر چشمه مرند است. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی - عملی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر200 قطعه فرسوده از ساختمان های فرسوده محله قنبر چشمه می باشد. با عملیات واگذاری کد مشترک و dissolve، تعداد قطعات به 160 مورد کاهش پیدا کرد. با عملیات میدانی و ممیزی مطابق ضوابط شهرسازی به اصلاح و اختصاص تراکم ساختمانی پرداخته شد که منجر به افزایش سطح اشغال از 38934 به 97071 متر مربع گردید که با در نظر گرفتن بعد متوسط 3 نفری خانوار می تواند جمعیتی بالغ بر 2904 نفر را در خود جای دهد ولی با توجه به ناکارآمدی فعلی بافت از این افزایش جمعیت نمی تواند منتفع شود. اگر چنان چه 40 درصد از مساحت سطح اشغال آزاد شده که مساحتی بالغ بر 15476 متر مربع می باشد به زیرساخت های سبز،کاربری های مختلط، ایجاد جوامع پیاده محور و تعریض معابر اختصاص داده شود، قطعا میزان کیفیت زیست محیطی محدوده فرسوده قنبر چشمه افزایش خواهد یافت.
برنامه ریزی شهری
فیروز جعفری؛ شهریور روستایی؛ احمد کریمی
چکیده
بازآفرینی شهری به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری پایدار، به بهبود کیفیت زندگی، کاهش نابرابریهای اجتماعی، ارتقاء پایداری محیطی و توسعه اقتصادی مناطق شهری میپردازد. این مقاله به تحلیل بنیانهای نظری بازآفرینی شهری و ارائه یک الگوی بهینه برای بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری در شهرهای ایران اختصاص دارد. با بهرهگیری ...
بیشتر
بازآفرینی شهری به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری پایدار، به بهبود کیفیت زندگی، کاهش نابرابریهای اجتماعی، ارتقاء پایداری محیطی و توسعه اقتصادی مناطق شهری میپردازد. این مقاله به تحلیل بنیانهای نظری بازآفرینی شهری و ارائه یک الگوی بهینه برای بازآفرینی بافتهای ناکارآمد شهری در شهرهای ایران اختصاص دارد. با بهرهگیری از نظریههای تولید فضا و نئولیبرالیسم هنجاری، مفاهیم پیچیده بازآفرینی شهری مورد بررسی قرار گرفته و نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در شکلدهی به فضاهای شهری تبیین شده است. این پژوهش از نظر هدف بنیادی و براساس ماهیت و روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. نظریات مطرح در این زمینه گردآوری و مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که نظریه تولید فضا و نئولیبرالیسم هنجاری از نظریه های غالب در مطالعه بازآفرینی شهری هستند. تحلیل و طبقه بندی نظریات نشان داد که نظریات مطرح در این زمینه به هفت گروه اجتماعی-اقتصادی، محیطی، فرهنگی-تاریخی، مدیریت شهری، اقتصادی، فضایی-کالبدی و امنیت شهری تقسیم می شوند. هرکدام از این نظریات به تحلیل و پوشش ابعادی از بازآفرینی شهری می پردازند. درنهایت براساس نگاه سیستمی به ارایه الگوی پیشنهادی برای بازآفرینی شهری در ایران پرداخته شد. در این الگو نظریات مطرح شده در قالب ابعاد هفت گانه براساس شرایط و مختصات مکان مورد مطالعه نیاز به تعدیل دارند تا پیاده سازی طرح های بازآفرینی شهری منطبق بر اصل جهانی فکر کن و محلی عمل کن، باشد. این الگو می تواند برای توسعه شهری در ایران مورد استفاده قرار گیرد.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
سارا ساحلی؛ رسول قربانی؛ فیروز جعفری
چکیده
کیفیت محیطی یک مفهوم چند بعدی است که با مفاهیمی هم چون کیفیت زندگی، کیفیت مکان، ادراک و رضایت شهروندی، نقاط مشترکی دارد. میتوان ارتقا کیفیت محیطی را یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان و طراحان حوزه شهری دانست. خیابانهای شهری بهعنوان یکی از ارکان تشکیلدهنده ساختار شهرها، که تاثیر اصلی در ارتقا یا کاهش کیفیت محیطی شهر دارند، ...
بیشتر
کیفیت محیطی یک مفهوم چند بعدی است که با مفاهیمی هم چون کیفیت زندگی، کیفیت مکان، ادراک و رضایت شهروندی، نقاط مشترکی دارد. میتوان ارتقا کیفیت محیطی را یکی از مهمترین وظایف برنامه ریزان و طراحان حوزه شهری دانست. خیابانهای شهری بهعنوان یکی از ارکان تشکیلدهنده ساختار شهرها، که تاثیر اصلی در ارتقا یا کاهش کیفیت محیطی شهر دارند، امروزه به مسیری صرفاً جهت حل معضل ترافیکی سواره تنزل یافتهاند. این موضوع برای خیابان شهید بهشتی کرج که هسته اولیه شهر براساس آن شکل گرفته، نیز صادق است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر شاخص های موثر در ارتقا کیفیت محیطی خیابان مذکور برای سه دوره معین توسعه است تا میزان به کارگیری آنها در طراحی و تاثیر آن در ارتقا کیفیت محیطی خیابان مشخص شود. جامعه آماری این تحقیق شامل 20 نفر از خبرگان و کارشناسان شهر کرج است که مرتبط با این حوزه می باشند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه است که براساس مبانی نظری و تحقیقات انجام شده، طراحی آن صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از تحلیل آزمون T تک نمونه مستقل، نشان می دهد که در سه دوره توسعه یاد شده، برای طراحی و گسترش شبکه ارتباطی خیابان شهید بهشتی کرج، توجه کمتری به شاخصهای مؤثر در ارتقای کیفیت محیطی جهت تبدیلشدن به فضای سرزنده و فعال شده است. هرچند که با استفاده از آزمون توکی و رتبه بندی صورت گرفته، هر سه دوره نسبت به دوره قبل تر، وضعیت نسبتا بهتری در اعمال شاخص ها در ارتقا کیفیت محیطی خیابان فوق داشته اند.
برنامه ریزی شهری
رحمت محمدزاده؛ شفیقه علی اصل ممقانی؛ الهام کاظمی
چکیده
رشته عمران و معماری در بخش ساخت و ساز مکمل یکدیگر هستند. سرفصل مشترک آنها در دانشگاه درس طراحی معماری است. این پژوهش به بررسی تاثیر اموزش درس طراحی معماری و شهرسازی در عملکرد دانش آموختگان رشته مهندسی عمران دانشگاه تبریز در جامعه ی حرفه ای می پردازد. شیوه پژوهش، کیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعه موردی انجام شده است. همچنین به ...
بیشتر
رشته عمران و معماری در بخش ساخت و ساز مکمل یکدیگر هستند. سرفصل مشترک آنها در دانشگاه درس طراحی معماری است. این پژوهش به بررسی تاثیر اموزش درس طراحی معماری و شهرسازی در عملکرد دانش آموختگان رشته مهندسی عمران دانشگاه تبریز در جامعه ی حرفه ای می پردازد. شیوه پژوهش، کیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعه موردی انجام شده است. همچنین به جهت ارزیابی اطلاعات از روش کمی و از تکنیک پیمایش (مشاهده و پرسشنامه) استفاده شده است. مقدار ضریب الفای کرونباخ 0.94 بدست آمد که نشان دهنده این مطلب است که پرسشنامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است. برای بررسی نرمال بودن توزیع متغییرات از آزمون کلموگراف-اسمیرنوف استفاده شده است. با توجه به سطوح معنیداری به دست آمده نتیجه گرفته میشود که هر دو مولفه اصلی اصول و مبانی معماری و اصول و مبانی شهرسازی دارای توزیع نرمال میباشند. جهت بررسی وضعیت هر یک از گویه های مورد پژوهش، از طیف استاندارد ارزیابی بازرگان استفاده شده است که اکثرا نسبتا مطلوب هستند. نتایج نشان می دهد تاثیر اموزش طراحی معماری و شهرسازی در عملکرد دانش اموختگان رشته مهندسی عمران دانشگاه تبریز 26.66% ضعیف، 36.66% متوسط و 36.66% خوب است. برای مقایسه تاثیر آموزش مولفه های اصول و مبانی معماری و اصول و مبانی شهرسازی در عملکرد شاغلین عمران دانشگاه تبریز از آزمون T استفاده شده است که به ترتیب 67.26 % و 32.74% است.
برنامه ریزی شهری
محمد مهدی عزیزی؛ فرشاد نوریان؛ جواد مهدیان پور
چکیده
همزمان با توسعه شهرنشینی بخشهایی از شهرها به تدریج نادیده گرفته شده و دچار فرسودگی میشوند. تشدید فرسودگی بافتهای شهری به همراه تغییرات و تحولات در نظریهها، رویکردها و طرحهای نوسازی و بهسازی چالشهای متعددی را برای مدیران و برنامهریزان شهری ایجاد کرده است. در این راستا، بازآفرینی شهری بهعنوان یک رویکرد جامع برای اصلاح ...
بیشتر
همزمان با توسعه شهرنشینی بخشهایی از شهرها به تدریج نادیده گرفته شده و دچار فرسودگی میشوند. تشدید فرسودگی بافتهای شهری به همراه تغییرات و تحولات در نظریهها، رویکردها و طرحهای نوسازی و بهسازی چالشهای متعددی را برای مدیران و برنامهریزان شهری ایجاد کرده است. در این راستا، بازآفرینی شهری بهعنوان یک رویکرد جامع برای اصلاح و بهبود نواقص رویکردهای گذشته مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، اجرای سیاستهای بهسازی و نوسازی در عمل با چالشهایی مواجه است که عمدتاً ناشی از پیچیدگی موضوع، تعارضات زمینهای و فاصله میان نظریه و عمل میباشد. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تحققپذیری سیاستهای نوسازی و بهسازی در محله ولیعصر تهران است. برای دستیابی به این هدف ابتدا به بازخوانی ادبیات نظری مربوط به بهسازی و نوسازی شهری، پراگماتیسم و تحققپذیری پرداخته و پس از تدوین چارچوب نظری با بهرهگیری از روشهای تحلیلی و تطبیقی، معیارها و شاخصهای مربوطه استخراج گردید. اطلاعات زمینهمحور از طریق مصاحبه با ذینفعان اصلی جمعآوری، کدگذاری و با استفاده از تحلیل شبکه ارزیابی گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که در محله ولیعصر تهران موانع اصلی تحقق پذیری شامل کیفیت پایین ساخت، تعارضات میان ذینفعان، ضعف در مدیریت و نظارت ، عدم انعطافپذیری و نیازمحوری ، طولانی شدن زمان ساخت، مشکلات تأمین مالی و اسکان موقت ساکنان و عدم کارایی دفاتر توسعه محلی میباشد. در نهایت مدل پیشنهادی عملگرا مبتنی بر چهار معیار اصلی شامل کیفیت برنامه نوسازی و بهسازی، کیفیت مدیریت، ارزیابی و نظارت،کیفیت عملکرد پیمانکاران و کیفیت مشارکت ارائه شد.
برنامه ریزی شهری
مجتبی آزمون؛ علی مصیب زاده؛ کیارش آذرکیش؛ سینا مشتاقی
چکیده
مسکن از دیرباز جز اساسیترین ملزومات آسایشی انسانها بوده است. با گذر زمان انگارههای فرهنگی در ساخت و تکوین آن نقشه به سزایی را ایفا نموده به گونهای کالبد مسکن هر فرهنگی خود جریی از هویت آن محسوب میگردد اما متاسفانه با نفوذ و سیطره فرهنگهای غیراسلامی و ایرانی بعضا شهرهای کشور به ویژه کلانشهر را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. ...
بیشتر
مسکن از دیرباز جز اساسیترین ملزومات آسایشی انسانها بوده است. با گذر زمان انگارههای فرهنگی در ساخت و تکوین آن نقشه به سزایی را ایفا نموده به گونهای کالبد مسکن هر فرهنگی خود جریی از هویت آن محسوب میگردد اما متاسفانه با نفوذ و سیطره فرهنگهای غیراسلامی و ایرانی بعضا شهرهای کشور به ویژه کلانشهر را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. فلذا در جهت پاسخدهی مناسب به این معضل در کشورمان در این پژوهش با هدف تقویت هویت تاریخی، فرهنگی و کالبدی مساکن ایرانی - اسلامی در بافت قدیم و جدید کلانشهر تبریز، به بررسی دو محله منصور و الهیه می پردازیم. ابتدا شاخصهایی که از آیات و احادیث و منابع مرتبط، جمع-آوری کرده و پرسشنامه ها را با استفاده از مدل ارزیابی چند معیاره فرآیند تحلیل شبکه(ANP) و تاپسیس (TOPSIS) تحلیل هایی ارائه گردید. نتایج حاصله از تحلیل شاخص ها در محلات نشان میدهد که بطور کلی محله الهیه، به لحاظ شاخص های ایرانی - اسلامی در شرایط مطلوبتری به نسبت محله منصور میباشد. همچنین با بررسی نتایج تحلیل شاخص ها در محلات، شاخص مقاومت و ایمنی در وضعیت نسبتا مطلوب، و شاخص های نما، عدم اشرافیت و رضایت همسایه در وضعیت نسبتا نامطلوبی در میزان توجه در محلات قرار دارند.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
ابراهیم سامی؛ احمد اسدی؛ فاطمه قهرمانی
چکیده
اوقات فراغت بهطور معمول بهعنوان فعالیتی آزادانه و لذتبخش محسوب میشود که بخش قابل توجهی از برنامههای روزانهی نوجوانان و جوانان را تشکیل میدهد و به رشد و رفاه عمومی آنها کمک قابل توجهی میکند. بنابراین شناسایی الگوهای مختلف اوقات فراغت، عوامل مؤثر بر آن و برنامهریزی مناسب در این زمینه میتواند تضمینی برای الگوی آیندهی ...
بیشتر
اوقات فراغت بهطور معمول بهعنوان فعالیتی آزادانه و لذتبخش محسوب میشود که بخش قابل توجهی از برنامههای روزانهی نوجوانان و جوانان را تشکیل میدهد و به رشد و رفاه عمومی آنها کمک قابل توجهی میکند. بنابراین شناسایی الگوهای مختلف اوقات فراغت، عوامل مؤثر بر آن و برنامهریزی مناسب در این زمینه میتواند تضمینی برای الگوی آیندهی سلامت بزرگسالان باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نحوهی گذران اوقات فراغت و عوامل مؤثر بر آن در بافتهای مختلف شهر اردبیل نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی میباشد که در راستای تجزیه و تحلیل دادهها از از آزمونهای تی تکنمونهای، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون توکی، دانکن و پیرسون در نرمافزار SPSS استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که پنج مؤلفهی گوش دادن به موسیقی، استراحت، فعالیتهای ورزشی، مطالعه و طبیعتگردی در بافت جدید، مؤلفهی مسافرت در بافت غیررسمی و مؤلفههای گوش دادن به موسیقی و شرکت در کلاسهای متفرقه در بافت قدیم بیشترین الگوی فراغت نوجوانان و جوانان را شامل میشوند. همچنین نتایج نشان میدهد که اختلاف معناداری بین سه بافت شهری مورد مطالعه در نحوهی گذران اوقات فراغت نوجوانان و جوانان شهر اردبیل وجود دارد. در این بین، نوجوانان و جوانان بافت قدیم از الگوهای متنوعتر گذران اوقات فراغت برخوردار بودهاند. در نهایت نتایج آزمون پیرسون نیز نشان میدهد که بین شاخصهای عوامل فردی و زمینهای با نحوهی گذران اوقات فراغت در شهر اردبیل رابطه معنیداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد.
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
علی حسینی؛ محمدرسول ظفری؛ علی صابری
چکیده
گذار از دیدگاه حکمرانی با نگاه بالا به پایین و متمرکز مدیریتی بهسوی دیدگاه فراسنتیِ مردم مبنا با رویکردی پایین به بالا و دیدگاه مشارکتی منسجم و یکپارچه یکی از مهمترین تغییرات دو قرن گذشته تا به امروز بوده است. در دوران معاصر بهجای مدیریت بسته و انحصاری، دیدگاهی باز با نقش دادن به همه ارکان دخیل حاکم شد. با هدف پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
گذار از دیدگاه حکمرانی با نگاه بالا به پایین و متمرکز مدیریتی بهسوی دیدگاه فراسنتیِ مردم مبنا با رویکردی پایین به بالا و دیدگاه مشارکتی منسجم و یکپارچه یکی از مهمترین تغییرات دو قرن گذشته تا به امروز بوده است. در دوران معاصر بهجای مدیریت بسته و انحصاری، دیدگاهی باز با نقش دادن به همه ارکان دخیل حاکم شد. با هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود مؤلفههای حکمروایی شهری و تبیین نقش و اثرگذاری آنها در تحققپذیری بازآفرینی بافت فرسوده شهرکرد میپردازد. نتایج بررسیها نشان داد وضعیت ابعاد و شاخصهای حکمروایی شهری و بازآفرینی در بافت فرسوده شهرکرد مناسب نیست. مطابق نتایج به دست آمده از آزمونهای آماری بین شاخصهای حکمروایی مطلوب شهری و بازآفرینی اجتماعمحور رابطه معناداری وجود دارد و شاخصهای حکمروایی بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرکرد تأثیر مثبتی دارند. همچنین با توجه به نتایج حاصل از معادلات ساختاری در تایید رابطه معنادار و مثبت بین حکمروایی شهری و مولفههای آن با مولفههای بازآفرینی، حکمروایی شهری بیشترین تاثیرگذاری را بر بعد زیستمحیطی بازآفرینی دارد. در بین مولفههای حکمروایی شهری نیز، مولفههای پاسخگویی و اجماعگرایی اثرگذاری بیشتری بر ابعاد مورد مطالعه بازآفرینی دارند. در حالیکه قانونمندی و مسئولیتپذیری نسبت به دیگر مولفهها اثرگذاری پایینی در پیشگویی بازآفرینی شهری داشتهاند. برای بهبود وضعیت بازآفرینی در بافت فرسوده شهرکرد، نیاز به تغییر رویکرد مدیریتی و توجه بیشتر به خواست و نظر ساکنان است. ایجاد فضاهای جدید باید با توجه به فرهنگ و خواست مردم صورت گیرد تا حس تعلق و آرامش اجتماعی افزایش یابد.
برنامه ریزی شهری
هوشنگ مرادی؛ سعید ملکی
چکیده
تغییرات اقلیمی یک تهدید جدی برای توسعه پایدار شهری است و بسیاری از شهرها را در معرض خطر قرار میدهد. مناطق شهری دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند که ساکنان و داراییهای آنها را بهویژه در برابر تغییرات آب و هوایی آسیبپذیر میکند. این پژوهش پیامدهای تغییر اقلیم را برای رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی در مناطق شهری، با تمرکز ویژه ...
بیشتر
تغییرات اقلیمی یک تهدید جدی برای توسعه پایدار شهری است و بسیاری از شهرها را در معرض خطر قرار میدهد. مناطق شهری دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند که ساکنان و داراییهای آنها را بهویژه در برابر تغییرات آب و هوایی آسیبپذیر میکند. این پژوهش پیامدهای تغییر اقلیم را برای رفاه اجتماعی و توسعه اقتصادی در مناطق شهری، با تمرکز ویژه بر درک تأثیرات تغییرات آب و هوایی بر آسیبپذیرترین جمعیتها، در نظر میگیرد.
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی- نظری و از حیث ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و اکتشافی میباشد. گردآوری دادهها و اطلاعات، بهوسیله مطالعات منابع کتابخانهای - اسنادی، برداشتهای میدانی و مراجعه به سازمانها در شهر اهواز صورت گرفت. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از مدلهای کمّی، نرمافزاری، تحلیل آماری و تحلیل ساختاری استفاده شده است. در بخش نخست پژوهش، به منظور تحلیل روند تغییرات اقلیمی در کلانشهر اهواز پارامترهای مهم (دما، بارش و ...) ایستگاه سینوپتیک اهواز، طی بازه زمانی (1400 – 1340) مورد بررسی قرار گرفت و روند زمانی تغییرات پارامترهای اقلیمی مذکور با استفاده از آزمون ناپارامتری من- کندال در سری زمانی ماهانه، فصلی و سالانه طی دوره آماری مورد مطالعه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که طی روند 60 ساله تغییرات اقلیمی بر شهر اهواز در وجه افزایش دما و کاهش بارش، خود را نشان داده است و پیامدهایی را برای کلانشهر اهواز در پی داشته است. سپس با استفاده از مدل پویایی سیستم به بررسی روابط علّی و معلولی متغیرها پرداخته شد.
برنامه ریزی منطقه ای
محمد کاظمی؛ عالیه کاظمی
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی چگونگی ادراک در معماری تاریخی ایران و دلایل آن است. ردههای سنی مختلف با قرارگیری در بناهای تاریخی، ادراک متفاوت نسبت به بناهای معاصر را تجربه کردهاند. در این تحقیق، عوامل مؤثر بر کیفیت ادراک در معماری تاریخی با استفاده از روش تحقیق کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد، بررسی شدهاند. بر این اساس، از مرور ادبیات، ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی چگونگی ادراک در معماری تاریخی ایران و دلایل آن است. ردههای سنی مختلف با قرارگیری در بناهای تاریخی، ادراک متفاوت نسبت به بناهای معاصر را تجربه کردهاند. در این تحقیق، عوامل مؤثر بر کیفیت ادراک در معماری تاریخی با استفاده از روش تحقیق کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد، بررسی شدهاند. بر این اساس، از مرور ادبیات، مصاحبهها و مشاهده مشارکتی برای جمعآوری دادهها و از کدگذاری عمومی، کدگذاری محوری، کدگذاری گزیدهای، یادداشتنویسی و رسم نمودار برای تحلیل آنها استفاده شده است. خانهها و مغازههای محله مصلی یزد به عنوان نمونه مطالعاتی، انتخاب شدهاند. همچنین، یافتههای تحقیق کیفی بر اساس تکمیل پرسشنامه توسط 42 معمار، اعتبارسنجی شدهاند. بر اساس یافتههای تحقیق، ادراک آرامش در این بناها، ادراک غالب است و اصول حاکم بر ساخت بر این ادراک، مؤثر هستند. یافتههای تحقیق نشان داد که تناسب، تقارن، تکرار، ریتم و حریم به ترتیب بیشترین تأثیر از عوامل کالبدی را دارند. همچنین رنگ، مصالح خشت و آجر، نور، بافت، لطافت، نرمی و صوت به ترتیب بیشترین تأثیر از عوامل روانشناختی محیط را دارند. بر این اساس، ارتباط بین ادراک آرامش و ادراک نظم موجود در بناها ناشی از این عوامل کالبدی و روانشناختی محیط، تأیید شدهاند.
برنامه ریزی روستایی
محمد اکبرپور؛ مهرداد کارگر
چکیده
تغییر کاربری در اراضی کشاورزی مشکلات گوناگونی را درپی دارد. از جمله مشکلاتی که تغییر کاربری اراضی کشاورزی دارد، این است که روستا دچار تغییرات فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، و زیستمحیطی میگردد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی از نوع تبیینی علی و به روش پیمایشی است. این پژوهش با هدف کلی تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستاهای ...
بیشتر
تغییر کاربری در اراضی کشاورزی مشکلات گوناگونی را درپی دارد. از جمله مشکلاتی که تغییر کاربری اراضی کشاورزی دارد، این است که روستا دچار تغییرات فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، و زیستمحیطی میگردد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی از نوع تبیینی علی و به روش پیمایشی است. این پژوهش با هدف کلی تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستاهای پیراشهری شهرستان جوانرود انجام شده است و به بررسی عوامل موثر بر پیدایش تغییرات کاربری اراضی می پردازد. در این پژوهش از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر را مدیران محلی(شوراها و دهیاران) ساکن در 13 نقطه روستایی پیراشهری شهرستان جوانرود تشکیل می دهند که به دلیل داشتن مسئولیت نظارت و کنترل تغییرکاربری اراضی در مناطق روستایی انتخاب شدند. یافتههای این پژوهش نشان داد که عوامل اقتصادی، قانونی، فرهنگی- اجتماعی، اداری و سازمانی، و اقلیمی- زیستمحیطی بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی اثرگذار هستند. همچنین، بررسی نوع تغییر کاربری حاکی از آن بود که بیشترین میزان مربوط به گردشگری و پس از آن مسکونی، تجاری، و صنعتی میباشد. برپایهی یافتههای این پژوهش میتوان گفت که لازم است مقررات و ضوابط مربوط به تغییر کاربری اراضی کشاورزی بازنگری و اصلاح گردد و بر اجرای درست آن نظارت لازم صورت گیرد. همچنین جدیت مدیران، مشارکت مردم، و همراهی مسئولان محلی در این زمینه اهمیت زیادی دارد.