مقاله علمی و پژوهشی
ناهیده رضائی؛ رحمت محمدزاده
چکیده
این مقاله درصدد بررسی کیفیت فضاهای باز و سبز در مجتمعهای مسکونی شهر جدید سهند تبریز است. باگذشت اعصار و تحول سبک زندگی بشری، همچنان طبیعیت و فضای سبز بهمثابه عنصری اساسی در زندگی افراد قلمداد میشود. حیات و سرزندگی شهر اساسا با فضاهای محیطی در ارتباط بوده و بههمین جهت، این عوامل در اغلب شهرها بهمثابه شاخص مهم در ارزیابیهای ...
بیشتر
این مقاله درصدد بررسی کیفیت فضاهای باز و سبز در مجتمعهای مسکونی شهر جدید سهند تبریز است. باگذشت اعصار و تحول سبک زندگی بشری، همچنان طبیعیت و فضای سبز بهمثابه عنصری اساسی در زندگی افراد قلمداد میشود. حیات و سرزندگی شهر اساسا با فضاهای محیطی در ارتباط بوده و بههمین جهت، این عوامل در اغلب شهرها بهمثابه شاخص مهم در ارزیابیهای زیستمحیطی محسوب میشود. با این وجود، در اغلب شهرها، به این مهم توجه نشده و غالبا مساکن بدون فضاهای باز و سبز لازم توسعه مییابند. مقاله حاضر به روش پیمایشی و از نوع توصیفی - مقطعی انجام گرفته است. 330 خانوار ساکن بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد. کلیه تحلیلها با استفاده از نرمافزار SPSS 13.0 انجام پذیرفت. یافتههای بهدست آمده در رابطه با هدف کلی پژوهش بیانگر آن بود که بیشترین درصد (9/47) از واحدهای مورد پژوهش، کیفیت فضاهای باز و سبز در فضاهای مسکونی شهر جدید سهند را نیمه مطلوب و کمترین درصد (1/9)، نامطلوب ارزیابی نمودهاند. میانگین و انحراف معیار نمرات واحدهای مورد پژوهش در رابطه با وضعیت فضاهای باز و سبز واحدهای مورد پژوهش به ترتیب 055/88 و 133/21 میباشد. در شهر جدید سهند به منظور ایجاد جذبه و تقویت جمعیت پذیری آن، علاوه بر ارتقاء کیفی فضاهای باز و سبز عمومی، بایستی در راستای آسایش اقلیمی به جنبههای محیطی و خرده اقلیمی و نیز کیفیت طراحی فضاهای باز و سبز مجتمعهای مسکونی بیش از پیش توجه گردد.
مقاله علمی و پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
محمدرضا پورمحمدی؛ مهری سعادت جو
چکیده
طرح مسئله: در مناطق شهری، مفهوم زیرساخت سبز به عنوان وسیلهای برای ارتقای کیفیت زندگی و رفاه ساکنان برجسته شده است. زیرساخت سبز به شبکهای از فضاهای سبز به همپیوسته اشاره دارد که خدمات اکوسیستمی متعددی را ارائه میکنند. با ادغام زیرساختهای سبز در برنامهریزی شهری، شهرها میتوانند اثرات نامطلوب شهرنشینی را کاهش دهند و در عین ...
بیشتر
طرح مسئله: در مناطق شهری، مفهوم زیرساخت سبز به عنوان وسیلهای برای ارتقای کیفیت زندگی و رفاه ساکنان برجسته شده است. زیرساخت سبز به شبکهای از فضاهای سبز به همپیوسته اشاره دارد که خدمات اکوسیستمی متعددی را ارائه میکنند. با ادغام زیرساختهای سبز در برنامهریزی شهری، شهرها میتوانند اثرات نامطلوب شهرنشینی را کاهش دهند و در عین حال زیستپذیری و پایداری محیط شهری را بهبود بخشند. برای دستیابی به توسعه پایدار از طریق فضاهای سبز، اولویت قرار دادن آنها در فرآیندهای برنامهریزی شهری ضروری است. هدف پژوهش: در نظر گرفتن توزیع عادلانه فضاهای سبز، اطمینان از دسترسی برای همه اعضای جامعه، و طراحی فضاهای چند منظوره است که نیازهای مختلف را برآورده میکند. علاوه بر این، شیوههای مدیریت پایدار، مانند حفاظت از آب، استفاده از گونههای گیاهی بومی و مشارکت جامعه، برای حفظ و نگهداری طولانیمدت فضاهای سبز حیاتی هستند. روش پژوهش: از نظر روششناسی، توصیفی-تحلیلی با اهدف کاربردی بوده روش تحقیق به صورت تهیه پرسشنامه و دادههای استخراجشده از نرمافزارGIS و با بهرهگیری از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) صورت گرفت. نتایج پژوهش: برمبنای تحلیل 4 معیار اصلی و 9 زیرمعیار اثرگذار، نتایج نشاندهنده اهمیت گزینههای افزایش تعاملات اجتماعی، کاهش آلودگیهای زیستمحیطی و آموزش و پرورش جسم و ذهن به همراه افزایش تراکم به ترتیب با امتیازات 0.173، 0.161 و 0.139، برحسب اولویت انتخاب و براساس آنها برنامهریزیهایی برای بهبود فضاهای سبز منطقه 10 کلانشهر تبریز پیشنهاد شده است.
مقاله علمی و پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
هادی حکیمی؛ فردین مصطفایی جورنی
چکیده
شهرنشینی روزافزون منجر به توسعه چشمگیر در تعدادی از مناطق شهری شده و علاوه بر آن تغییرات ساختار کاربری زمین به دلیل رشد و گسترش سریع مناطق شهری قابل توجه بوده است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به مطالعه الگوهای زمانی و فضایی توسعه فیزیکی شهر ارومیه در طول دو دهه اخیر پرداخته شده است. پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره لندست ...
بیشتر
شهرنشینی روزافزون منجر به توسعه چشمگیر در تعدادی از مناطق شهری شده و علاوه بر آن تغییرات ساختار کاربری زمین به دلیل رشد و گسترش سریع مناطق شهری قابل توجه بوده است. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به مطالعه الگوهای زمانی و فضایی توسعه فیزیکی شهر ارومیه در طول دو دهه اخیر پرداخته شده است. پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و تکنیک طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) اقدام به استخراج نقشه کاربری اراضی در سه سال 1382، 1392 و 1402 شده و در فاز بعدی به تحلیل روندهای مختلف و محاسبه نقش جمعیت با استفاده از مدل هلدرن پرداخته شده است. مطابق یافتههای پژوش، گستره اراضی مسکونی شهر ارومیه از 2/4377 هکتار در سال 1382 به 7/5895 هکتار در سال 1392 و 6573 هکتار در سال 1402 افزایش یافته و زمینهای زیادی به محدوده شهر الحاق یافته است. بررسیها حاکی از توسعه فیزیکی شهر در جهات مختلف و بهویژه به سمت غرب و شمال بوده است که این روند به شدت با گسترش سکونتگاههای غیررسمی و نیز ادغام روستاها در بافت شهری همراه گردیده است. همچنین، نتایج مدل هلدرن نیز نشان میدهد که در ده سال اول دوره 88 درصد از توسعه فیزیکی شهر ناشی از رشد جمعیت بوده که در ده سال دوم به 78 درصد تقلیل یافته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که به طور کلی توسعه فیزیکی شهر ارومیه از نوع اسپرال بوده و عوامل مختلفی از قبیل تغییر کاربری، رشد جمعیت و حاشیهنشینی در آن دخیل بودهاند.
مقاله علمی و پژوهشی
برنامه ریزی شهری
حسین اسمعیلی سنگری؛ راحله پروین
چکیده
بی شک اماکن باستانی منبع غنی میراث و مکانی ایده آل برای به کارگیری رویکرد گردشگری خلاق هستند. چشم انداز نوآورانه این مهم در کریدور میراث ناملموس، به واسطه ادامه حیات در آثار مادی، مشتمل بر نمود میراث مادی و فرهنگی، تواٌم می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر با مفروض گره جامعه معاصر با فرهنگ کهن، به شناسایی اماکن مولد این نوع گردشگری در مجموعه ...
بیشتر
بی شک اماکن باستانی منبع غنی میراث و مکانی ایده آل برای به کارگیری رویکرد گردشگری خلاق هستند. چشم انداز نوآورانه این مهم در کریدور میراث ناملموس، به واسطه ادامه حیات در آثار مادی، مشتمل بر نمود میراث مادی و فرهنگی، تواٌم می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر با مفروض گره جامعه معاصر با فرهنگ کهن، به شناسایی اماکن مولد این نوع گردشگری در مجموعه میراث جهانی بازار تاریخی تبریز می پردازد. روش پژوهش از نوع آمیخته کمی-کیفی و اکتشافی با بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی AHP در مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک تاریخی، مشاهدات میدانی و مصاحبه عمیق با 30 نفر از متخصصین، کارشناسان، اساتید مورد تعمق قرار گرفت. ماحصل تفحصات، به اثر بخشی ادراکات ذهنی و عینی اشاره می نماید. از این رو با بهره مندی از نرم افزارExpert Choice2000 مطابق مقایسات زوجی، وزن دهی صورت پذیرفت و میزان ناسازگاری سنجیده شده به سبب کمتر بودن از مقدار 0.1 مورد پذیرش واقع گردید. سپس هر زیر مجموعه از حیث مکان یابی در نرم افزارArcGIS 10.8 با بهره گیری از توابع Spatial Analyst، لایه های وزن دار با فضاهای مستعد گردشگری خلاق ادغام گردید و در چهار معیار؛ کاملا مناسب، مناسب، نامناسب و کاملا نامناسب معرفی شد. نتایج حاکی از آن است که فضاهای رده کاملاً نامناسب، علیرغم میراث مادی و فرهنگی غنی و جای گیری در زمره اماکن جاذب برای گردشگران مورد بی مهری قرار گرفته است. بنابراین از حیث آفرینش پتانسیل گردشگری خلاق نیازمند مداخلات با توجه به ویژگی های فرهنگی جامعه می باشد.