مقاله علمی و پژوهشی
طراحی شهری
آزاده مهاجرمیلانی؛ هما عصارزاده
چکیده
پدیده شهرنشینی، تحولات گستردهای را در سطح شهرها رقم زد که غالباً همبستگی کافی با نیازهای اجتماعی ندارد. از این رو در چند دهه اخیر، برنامهریزی پیرامون بهبود تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری بعنوان نقطه عطفی در تحولات شهرسازی شناخته شدهاست. این پژوهش شناسایی زیرساختهای شهری پاسخگو به نیازهای عابر پیاده را بعنوان یکی از اساسیترین ...
بیشتر
پدیده شهرنشینی، تحولات گستردهای را در سطح شهرها رقم زد که غالباً همبستگی کافی با نیازهای اجتماعی ندارد. از این رو در چند دهه اخیر، برنامهریزی پیرامون بهبود تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری بعنوان نقطه عطفی در تحولات شهرسازی شناخته شدهاست. این پژوهش شناسایی زیرساختهای شهری پاسخگو به نیازهای عابر پیاده را بعنوان یکی از اساسیترین شیوههای برقراری ارتباطات اجتماعی ضروری دانست و در پاسخ به این پرسش که طراحی محیط چه تأثیری بر حرکت عابر پیاده در فضای شهری میگذارد، رویکردی ترکیبی از تحلیل نحوفضا و برداشت میدانی در نمونه موردی میدان تجریش تا میدان قدس انجامداد. این روش، تفسیر جامعی از تأثیر کالبد بر ادراک و رفتار حرکتی شهروندان ارائه میکند و منجر به شناسایی تغییرات کالبدی مناسب جهت بهبود قابل توجه تعاملات اجتماعی می-شود. نتایج تحلیلها نشان داد که حرکت عابر پیاده بهگونهای همسو با عناصر شاخص شهری جریان مییابد. همچنین، پیوستگی پیادهروها و ایجاد مناطق ایمن عبور عابر پیاده مؤلفههای کلیدی در درجه بعدی شناختهشدند. این پژوهش، ترکیب پوشش گیاهی با مسیرهای حرکتی را در افزایش جذابیت و تمایل برای راهرفتن مؤثر یافت و تأکید دارد که یکپارچهسازی مؤلفههای طبیعی و مصنوع در طراحی محیط شهری، نه تنها بهبود جریان حرکت پیاده و کیفیت فضاهای شهری را در پی دارد، بلکه بطور مستقیم بر افزایش تعاملات اجتماعی و پویایی فضاهای شهری مؤثر است. یافتههای این پژوهش میتواند به برنامهریزان و طراحان شهری کمک کند تا با درک بهتر از ارتباط بین طراحی محیط و رفتار اجتماعی، محیطهای شهری پویاتر و کارآمدتری را طراحی کنند.
مقاله علمی و پژوهشی
طراحی شهری
محمدتقی پیربابایی؛ عاطفه صداقتی؛ محمدرضا عزتی مهر
چکیده
توده و فضا به عنوان دو عنصر کلیدی در طراحیشهری، نقش مهمی در شکلگیری محیطهای ساخته شده ایفا میکنند. بااین-حال، در بسیاری از پروژههای مسکن مهر و ملی، به دلیل اولویتدهی به ساخت سریع و کمهزینه، کیفیت فضاهای عمومی و تعاملاتاجتماعی ساکنان نادیده گرفتهشدهاست. این پژوهش با بررسی نمونههای مختلف در شهرهای ایران نظیر سهند، ...
بیشتر
توده و فضا به عنوان دو عنصر کلیدی در طراحیشهری، نقش مهمی در شکلگیری محیطهای ساخته شده ایفا میکنند. بااین-حال، در بسیاری از پروژههای مسکن مهر و ملی، به دلیل اولویتدهی به ساخت سریع و کمهزینه، کیفیت فضاهای عمومی و تعاملاتاجتماعی ساکنان نادیده گرفتهشدهاست. این پژوهش با بررسی نمونههای مختلف در شهرهای ایران نظیر سهند، بجنورد، گلبهار، شیروان، رشت، پولادشهر و گلمان به دنبال شناسایی الگوهای غالب در سازماندهی تودهها و فضاها و تأثیر آنها بر کیفیت-زندگی ساکنان است. پژوهش حاضر به لحاظ روش یک مطالعهی تطبیقی میباشد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مطالعات کتابخانهای، مشاهدات میدانی و پرسشنامه در بازه زمانی یکسان صورتگرفتهاست. تحلیل اطلاعات از طریق نرمافزارSPSS26 و با بهره از روش میانگین امتیازات و آزمون فریدمن، انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده، الگوی طراحی و ساخت طرحهای مسکن مهر و ملی در شهرهای مختلف ایران از یک چارچوب واحد تبعیت کردهاست. با توجه به سه مولفه کالبدی-فضایی، عملکردی و منظر-زیبایی نمونههای بررسیشده از وضعیت مناسبی برخوردار نبودند. بهطوری که پولادشهر در مولفههای کالبدی-فضایی و منظر-زیبایی با کسب امتیازات 3.4 و 3.05 بیشترین امتیاز را دارد. شهر رشت نیز با کسب امتیاز 3.26 در مولفهی عملکردی دارای بیشترین امتیاز است. با توجه به نتایج نهایی بدستآمده، پولادشهر به نسبت سایر شهرهای مورد مطالعه بهترتیب در جایگاه اول و گلمان در رتبه آخر قرار گرفتهاست. نتایج این پژوهش میتواند بهعنوان مبنایی برای بازنگری در سیاستهای طراحی و بهبود کیفیت فضایی پروژههای توسعه مسکن در ایران، مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله علمی و پژوهشی
جغرافیا و برنامه ریزی شهری
احمد زنگانه؛ تاج الدین کرمی؛ محمد سلیمانی؛ عامر نیک پور؛ مرتضی رضازاده
چکیده
در جوامع مدرن، رفتارهای مصرفی و سبکهای زندگی تجملی در فضاهای شهری به شکلگیری الگوهای مصرف نمایشی و ناهنجار دامن زده و منجر به ظهور مناطق اعیاننشین و قطبیشدن فضایی شهرها شدهاند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل پدیده مصرف متظاهرانه (نمایشی) در فضاهای شهری با استفاده از چارچوب نظریه «طبقه تن آسا» تورستن وبلن است. روش پژوهش تفسیری ...
بیشتر
در جوامع مدرن، رفتارهای مصرفی و سبکهای زندگی تجملی در فضاهای شهری به شکلگیری الگوهای مصرف نمایشی و ناهنجار دامن زده و منجر به ظهور مناطق اعیاننشین و قطبیشدن فضایی شهرها شدهاند. هدف این مقاله بررسی و تحلیل پدیده مصرف متظاهرانه (نمایشی) در فضاهای شهری با استفاده از چارچوب نظریه «طبقه تن آسا» تورستن وبلن است. روش پژوهش تفسیری – قیاسی و نوع پژوهش کاربردی از نوع تحقیق و توسعه است. روش جمعآوری داده و اطلاعات بر مبنای تحلیل محتوای اسناد علمی، رسانهها، شبکههای اجتماعی و تبلیغات برای شناسایی الگوهای مصرف متظاهرانه و بازنمایی آنها در جامعه است. روش تجزیه و تحلیل داده و اطلاعات به صورت تحلیل محتوا است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مصرف متظاهرانه در شهرها، نابرابریهای شهری را تشدید میکند. در فضاهای شهری، مراکز خرید لوکس، رستورانهای گرانقیمت و مناطق تجاری خاص به صورت رشد قارچگونه بهعنوان نمادهای ثروت و منزلت پدیدار شده است. این فضاها اغلب بهعنوان مکانهای اختصاصی برای قشر مرفه تبلیغ میشوند و دسترسی به آنها برای عموم مردم محدود است. یافتههای دیگر پژوهش نشان میدهد که مصرف متظاهرانه منجر به افزایش قیمت زمین و مسکن، تقویت صنایع لوکس، کاهش دسترسی به منابع، تورم و فشار مالی بر اقتصاد شهری و جذب سرمایهگذاری و گردشگری لوکس را به دنبال داشته است. به طوری که مصرف متظاهرانه در رسانهها و شبکههای اجتماعی با تأکید بر نمایش کالاهای لوکس، سبکهای زندگی اشرافی و تجملات بهطور گستردهای بازنمایی میشود.
مقاله علمی و پژوهشی
برنامه ریزی شهری
حسن محمودزاده؛ فیروز جعفری؛ غزال حقی
چکیده
منطقه صاحبالامر تبریز، به عنوان بخشی از بافت تاریخی شهر، با چالشهای متعددی از جمله ناکارآمدی بافت شهری، دسترسیهای نامناسب، ریزدانگی قطعات مسکونی، همجواری کاربریهای ناسازگار (به ویژه میدان ترهبار) و آسیبهای ناشی از آن مواجه است. این مسائل منجر به کاهش کیفیت زندگی ساکنین، رکود اقتصادی و افت جایگاه اجتماعی منطقه شده و ضرورت ...
بیشتر
منطقه صاحبالامر تبریز، به عنوان بخشی از بافت تاریخی شهر، با چالشهای متعددی از جمله ناکارآمدی بافت شهری، دسترسیهای نامناسب، ریزدانگی قطعات مسکونی، همجواری کاربریهای ناسازگار (به ویژه میدان ترهبار) و آسیبهای ناشی از آن مواجه است. این مسائل منجر به کاهش کیفیت زندگی ساکنین، رکود اقتصادی و افت جایگاه اجتماعی منطقه شده و ضرورت بازآفرینی آن را اجتنابناپذیر ساخته است. پژوهش حاضر با هدف ارائه طرحها و سیاستهای بازآفرینی بافت غربی بازار شتربان با رویکرد توسعه پایدار انجام شده است. این پژوهش از روش ترکیبی (کیفی-کمی) بهره برده است. در بخش کیفی، دادهها از طریق مطالعات کتابخانهای و بررسیهای میدانی گردآوری شده و با استفاده از تحلیل سوات، راهبردهای کلی بازآفرینی شناسایی شدهاند. یافتههای سوات نشان داد که راهبرد محافظهکارانه مناسبترین استراتژی برای محدوده مورد مطالعه است. در بخش کمی، برای اولویتبندی دقیقتر راهبردها، از مدل تحلیل شبکهای استفاده شده است. در این مدل، معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در بازآفرینی پایدار منطقه شناسایی و روابط بین آنها تحلیل شده است .نتایج تحلیل مدل شبکه ای نشان داد که سه راهبرد اصلی در بازآفرینی این محدوده ویژهای دارند که شامل؛ بافت تاریخی و فرهنگی شهری به عنوان اولویت نخست، ارتقای کیفیت تجربه گردشگری و ایجاد حس خاطرهانگیزی به عنوان اولویت دوم و ساماندهی فضاهای شهری و بهبود زیبای است. این راهبردها با تمرکز بر حفظ و احیای میراث فرهنگی، بهبود تجربه بازدیدکنندگان و ارتقای کیفیت محیطی، به جذب گردشگران، بهبود کیفیت زندگی ساکنین، رونق اقتصادی و در نهایت، تحقق توسعه پایدار در محدوده صاحبالامر و بازار شتربان غربی کمک میکنند.
مقاله علمی و پژوهشی
برنامه ریزی شهری
محسن بابائی؛ محمد پردل
چکیده
تخریب ساختمانهای مسکونی یکی از عوامل اصلی تولید ضایعات ساختمانی است که تأثیرات قابل توجهی بر محیطزیست دارد و سهم قابل توجهی از کل ضایعات ساختمانی در بر میگیرد. در این راستا، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تصمیمات مالکان در خصوص تخریب ساختمانها میتواند به بهبود تخمین ضایعات ساختمانی و در گام فراتر در مدیریت ضایعات ساختمانی ...
بیشتر
تخریب ساختمانهای مسکونی یکی از عوامل اصلی تولید ضایعات ساختمانی است که تأثیرات قابل توجهی بر محیطزیست دارد و سهم قابل توجهی از کل ضایعات ساختمانی در بر میگیرد. در این راستا، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تصمیمات مالکان در خصوص تخریب ساختمانها میتواند به بهبود تخمین ضایعات ساختمانی و در گام فراتر در مدیریت ضایعات ساختمانی مفید باشد. با بررسی مطالعات پیشین میتوان دریافت که متغیرهای پنهان و آشکار متعددی در ترجیحات مالکان مبنی بر اقدام به تخریب یا عدم تخریب ساختمان دخیل است. در این پژوهش سعی بر این است تا عواملی که مالکان را به تخریب ساختمانهای مسکونی سوق میدهد، شناسایی و تحلیل شود. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در تصمیمگیری مالکان برای تخریب ساختمانهای مسکونی است. برای این منظور، از رگرسیون خطی چندگانه (MLR) استفاده شده و دادههای مربوط به ترجیحات مالکان از طریق پرسشنامههای جمعآوری شده است. دادهها در نرمافزار آماری SPSS مورد تحلیل قرار گرفتند تا ارتباطات میان عوامل مختلف با ترجیحات مالکان شناسایی شوند. نتایج نشان داد که عواملی نظیر بافت منطقه ملک، میانگین ارزش منطقه ملک، متراژ ملک، سن بنا، عرضگذر اصلاحی و تعداد طبقات موجود ملک میتوانند تاثیر مستقیم را در تصمیم مالکان مبنی بر تخریب ساختمان خود القا کنند، و همه این عوامل شناساییشده به غیر از عامل تعداد طبقات موجود ملک، در سطح معناداری 0.0001 بر ترجیحات مالکان در خصوص تخریب ساختمانها موثر هستند. بهطور خاص، سن بنا و نوع بافت منطقه بیشترین تأثیر را در تصمیمات مالکان به تخریب داشتهاند.
مقاله علمی و پژوهشی
طراحی شهری
ناهیده رضائی؛ رحمت محمدزاده
چکیده
در طول صدها و شاید هزاران سال، انسانها در سراسر جهان، گرد هم میآمدند تا برای گذاران امور زندگی خود، بده و بستان کنند و از قِبَل آن کالا و خدمات مورد نیاز خود را تهیه نمایند. این فضاها که به «فضاهای تجاری» مرسوم شدند، اغلب به بخش جداییناپذیر مجتمعهای زیستی بدل گشتند. هدف این مطالعه نیز به بررسی تطبیقی فرمِ فضاهای تجاریِ غرب ...
بیشتر
در طول صدها و شاید هزاران سال، انسانها در سراسر جهان، گرد هم میآمدند تا برای گذاران امور زندگی خود، بده و بستان کنند و از قِبَل آن کالا و خدمات مورد نیاز خود را تهیه نمایند. این فضاها که به «فضاهای تجاری» مرسوم شدند، اغلب به بخش جداییناپذیر مجتمعهای زیستی بدل گشتند. هدف این مطالعه نیز به بررسی تطبیقی فرمِ فضاهای تجاریِ غرب و بازارهای سنتی شرق (خاورمیانه) در عصر کلاسیک میباشد که از نوع مطالعه تطبیقی و روش تحلیلی- توصیفی است. روش گردآوری دادهها نیز به-صورت کتابخانهای میباشد. یافتهها نشان میدهد، مفهوم بازار در غرب با آنچه که در خاورمیانه وجود داشت، تفاوت داشته و تنها در شرق و موکدا خاورمیانه است که بازار نقش استخوانبندی شهر را داشته و غالبا بهعنوان محرک اصلی در رشد و شکلگیری شهر و البته با معماری و فضای شهری درخور بوم، نقش ایفا نمودهاند. این بازارها نقش پررنگی در ارتباطات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس منطقهای و ملی داشته و برای شهروندان، از جمله آثار مهم برای ایجاد غنای حسی و تقویت تعلقخاطر محسوب میشده است. در مقابل، در نوع غربی، فضاهای تجاری در جوار ابنیه مهم دیگر در میدان مرکزی شهر و یا در امتداد خیایانهای اصلی شکل گرفته و دارای معماری غنی و چشماندازهای متنوع و ترکیب متجانس کاربریها بوده است. این فضاها علاوه بر تجارت و خرید و فروش محلی برای برگزاری گردهماییهای سیاسی و فستیوالها بوده و بنابر معماری همخوان با بستر و ارائه فعالیتهای متنوع در ایجاد حس تعلق افراد موثر بوده است